مشعل

شبانه گرد گل پروانه گشتم، به یاد تو به گل بس راز گفتم، حکایت ها که با تو گفته بودم ، به جای تو به گل ها باز گفتم

مشعل

شبانه گرد گل پروانه گشتم، به یاد تو به گل بس راز گفتم، حکایت ها که با تو گفته بودم ، به جای تو به گل ها باز گفتم

کنگره داعش

این روز ها نان، شعار، و... حرف و سخن از داعش شده است. اینکه آیا داعش برحق است و یا باطل بماند؛ ولی باطل و غیر باطل را به خودش جذب کرده است. و کنگره‌ی چند میلیون دلاری بادعوت از 70 کشور در ایران – قم- لاف های زدند، غافل از اینکه داعشان به جان مهاجرین افغانستانی افتاده در ایام اشک و زاری حضرت رقیه، کودکان سه ساله را به گریه و زاری در آوده و زندانها را پر کرده، روز ها مکان‌های محل سکونت شکم پرستان را تنظیف و جارو زنند.

پرسش اینجاست، رفتار وحشیانه این روز ها؛ با کودکان، مادران، و... مهاجرین چه کمی از داعش دارد؟

ای شکم پرستان که در پشت تری بیون حرف های که از قبل دکته شده،به زبان جاری می کردید، اگر برای احقاق حق آمده بودید، چرا حقوق مهاجرین افغانستانی را پایمال می کردید؟ چرا به ندای مظلوم پیر مرد  هشتاد ساله پاسخ ندادید؟

یکی از کسانی که بر اثر رشوه و پارتی جان را خلاص کرده است. اظهار داشت: تعداد زیادی را (مدرک دار بدون مدرک) را از شهرک قائم گرفته بود، شب ما را در هوای سرد در حیات محصور نگه داشته بود، صبح با شکم خالی با چشمان بسته بردند، بعد از آنکه چشم ما را باز کردند، ما خود را در هتل لوکس دیدیم، گفتند: باید این جا را فوراً تمیز کنید، در بین ما پیر مرد مریض حال بود، برایش کار کردن سخت بود، لذا زیر پوتین بدنش را داغون، داغون کردند، نزدیکی اتمام نظافت بود که تعداد از گردن کلفتان آمدند، یکی از جوانان گفت: این ها ظاهرا از آن کسانی هستند که در کنگره دعوت شده است! وقت پیر مرد این را شنید، به سر زنان نزد آنان رفت و گفت: شما برای داعش آمده اید ما چه کار کرده ایم که زجر بکشیم؟

سربازان ریختن چنان زده بردند که همه را به گریه وا داشت، اما شکم پرستان فقط نظاره گربودند، و پیر مرد به عنوان ترروریست سر به نیست شد و خدایش داند کجاست؟

اگر پیدا کردید حال از آن پیر مرد بگیرید!